تنبیه از نوع احمقانه

نمیدونم واسه دانش آموزی که درس نمیخونه دقیقا چه رفتاری مناسبه. اما اینو میدونم که کتابشو بندازی تو سطل آشغال و جلوی 3-4 نفری که تو دفتر نشسته ن سرش داد بزنی احمقانه ترین روش ممکنه ست و برای کسایی که اونجا نشستن، زل زدن تو صورت دانش آموز بدبخت و افاضه کلام کردن هم آخر بی شعوریه....


کاش مسوولین مدرسه یه کورس تربیتی میگذروندن و یه سری مسایل مهم و پایه ای رو بهشون آموزش میدادن... بیچاره بچه های ما اگه بخوان زیر دست آدمای بی سواد صدمه ببینن.

دوست داشتم صدام خوب بود.... هوس خوندن دارم.

سفر به ناکجا آباد

وقتی سوار کشتیی میشی که مقصدش معلوم نیست، انتقاد از ناخدایی که هر لحظه سکان رو به یه طرف میچرخونه هم کار بیهوده اییه....


*به قول هایده :صبرم زیاده اما، عمری نمونده باقی

مسئول آفتابه های نارنجی

به اندازه تمام آدمای روی زمین راه هست تا هرکی عقده های درونی شو نشون بده... یکی از اون راه ها رسیدن به یه پست بالاتره تا هرچی عقده داری بریزی بیرون....

بدتر از اون اینه که این ارتقاء مقامت موقتی باشه و اون 2-3 تا همکاری که هنوز دوستت داشتن یا حداقل نشون میدادن دوستت دارن رو هم از دست بدی.


لذت مچ گیری

یکی از دانش آموزان به خانم بهداشت میگه خانم پس کی میاین کلاس ما موهای مارو هم ببینید؟

خانم بهداشت: اِ... اگه بگم کی میام که میفهمید میرید حمام....


یکی از لذت بخش ترین خصوصیات ما ایرانی ها غافلگیر کردن همدیگه در حال خطاست.... اصلا انگار یه جورایی حال میکنیم طرف رو موقع انجام کار اشتباه غافلگیر کنیم... در صورتیکه میتونیم در حال انجام کار درست غافلگیر کنیم و یه تشویقی غیرمنتظره بدیم. خدا میدونه تاثیرش چقدرررر متفاوت خواهد بود... مخصوصا تو مدارس که بچه آماده ی تربیت شدن هستند.

ضرر!!!

میدونی بدترین نقطه کجاست؟ اونجاییه که به این نتیجه برسی ارزشش رو نداشت ، ضرر کردی....

یه چیزی همیشه یادت باشه...لطف مکرر میشه حق مسلم ، میشه وظیفه.

و برعکس...

دقیقا همون روزایی که فکر میکردم بهترین روزای زندگیمه، بدترین روزای زندگیم بود...

الگو با عبرت؟

زندگی بعضی ها "مایه عبرته"، زندگی بعضی ها هم "الگو"...اما زندگی من هردوتاشه... بستگی داره از کدوم طرف بهش نگاه کنی...

دلم تنگه

با اینهمه بهونه که برای خوشحال نبودن دارم موندم چطوری برات بخندم؟

*نمیخواسم با غر و ناله شروع کنم اما چه کنم....

افسوس

فقط یه "افسوس" توی زندگیت میتونه شب و روز و روز و شبت رو سرویس کنه...


دویاره سلام

سلام...

به زودی میام با یه فنجون هات چاکلت داغ...

...New Chapter of my Life

دارم وارد فصل جدیدی از زندگیم میشم... شاید یه مدتی نباشم... شاید دیر به دیر بیام... اما هستم. زنده ، شاد و سرحال....

دعا هم یادتون نره...

گاهی...

گاهی بهتره حرفی نزد... جایی که اگه حرفتو بزنی چهره ی واقعی خیلی ها رو میبینی...
گاهی بهتره بعضیا رو همونطور ببینی که داری میبینی نه اونطور که واقعا هستند.

Lie to me

معرفی :
 سریالی با داستانی متفاوت و بسیار جدید؛ به معماهایی می پردازد که پلیس آمریکا از حل آنها ناتوان است و از یک متخصص زبان-بدن کمک می خواهد.
يك سريال جديد داستاني كامل است كه از كشفيات دكتر پائول اكمن (Dr. Paul Ekman ) كه يك شحصيت واقعي است ، الهام گرفته است كه توانايي خواندن سرنخ هاي موجود درصورت ، بدن و صداي افراد را به منظور كشف حقايق و دروغ در بازجويي هاي جنايي را داراست.
خلاصه:
دكتر كال لايتمن ، مي تواند با آناليز صورت ، بدن ، صدا و حرف زدن افراد به حقيقت پي ببرد .وقتي يك فرد شانه هاي خود را بالا مي اندازد ، دست هاي خود را مي چرخاند يا لب پاييني خود را به سمت بالا حركت مي دهد ، لايتمن متوجه دروغ گفتن وي مي شود . با آناليز حالات صورت ، او احساسات انسان ها از خشم پنهان تا كشش جنسي ناشي از حسادت را در افراد در مي يابد . اما همانطور كه خود لايتمن مي داند ، اين توانايي علمي او در زندگي شخصي او هم يك بركت محسوب مي شود و هم يك نفرين ، آنجا كه خانواده و دوستان او به مانند مجرمين و غريبه ها همديگر را فريب مي دهند .
لايتمن رييس يك تيم جهاني از متخصصين تشخيص دروغ است كه با مطالعه حالات مختلف صورت و حركات غيرارادي بدن نه تنها درپي كشف دروغ اند بلكه درپي يافتن چرايي دروغ گفتن افراد هستند.
پیشنهاد من :
حتما ببینید...

شمارش معکوس شروع شده .... خیلی استرس دارمممم

مسلمون واقعی...!!!!!!!!!!( جون عمه تون)

آقایون فقط تو یه مورد شدیدااااا مسلمون میشن و طرفدار اسلام... اونم تو مورد آزادیشون برای گرفتم ۴ زن و بینهایت صیغه ای شونه.... همچین میگن به ما چه! اسلام میگه... که میخوای بپری خر خرشونو.... استغفرالله....

"اگرهر كس به اندازه فهم خود سخن بگويد . جهان را سكوت فرا مي گيرد"
ناپلئون

...

خواستم بگم زنده م نگران من نباشید...

اعیاد شعبانیه رو به لونپن های عزیز تبریک میگویم...

برید بریزید تو خیابون و تا میتونید بد رانندگی کنید، آشغال بریزید، واسه یه لیوان شربت بزنید همدیگه رو بکشید، تا میتونید بوق بزنید و سر چهارراه ها و تقاطع ها همدیگه رو به فحش بکشید ، ترقه بزنید، با موتورهاتون ویراژ بدید و دهن اونایی که موندن تو خونه و خونه شون بر خیابونه رو هم سرویس کنید.... امروز روز شماست....

لعنت بر ظالم...

آدما دو دسته ن . آدمایی که ظلم میکنن و آدمایی که بهشون ظلم میشه. 
شاید دسته سومی هم باشه: آدمایی که نه خودشون ظلم میکنن، و نه میذارن دیگران بهشون ظلم بکنن و حتی ممکنه نذارن ظالم ها به مظلوم ها هم ظلم بکنن... اگه دسته سوم وجود داره، من مخلصشونم.

آدمای چند رو...

یادش بخیر، اونروزا توی فیلم ها آدم بدا و آدم خوبا رو از روی لباسشون میتونستیم بشناسیم. اما اینروزا چی؟ حتی توی فیلما هم آدم بدا و خوبا قاطی ان. چه برسه به دنیای واقعی...

روز به روز دارم محو تر میشم انگار....

آیا رقت انگیز تر از انسان هم هست؟

آقا یه بارم اینوری...

اینکه سطح درکت بالا باشه و دیگران رو درک کنی و کلا آدم کول و فهمیده ای باشی ۱۰۰۰ تاخوبی داره و یه بدی. اینکه سطح توقع همه رو میبری بالا و حالا اگه یه بارم دل خواست که هیچ کدوم از اینا نباشی و به قول گفتنی چاک دهنت رو باز کنی و کولی بازی دربیاری، نمیتونی.هم نمیتونی هم غلط میکنی که بخوای بتونی.

آقا اینبار نمیخوام شرایط رو درک کنم. زوره؟

صبر خدا

خدایا دمت گرم. با این همه بنده ای که اندازه چلغوزن و از مورچه هم ضعیف ترن و مدام دارن گردن کشی و گوز گوز میکنن ، من اگه بودم یه بلا نازل میکردم از دم و همه شونو سقط میکردمو خلاااااص .خوب اعصابت قویه. ایول.

*در مورد بیماری ذکر شده، خواستم بگم نخ و سوزن هم تاثیری نداره. امتحان نکنید.

لا علاج؟؟؟

یه بیماری هست به اسم .ک.و.ن  گ.ش.ا.د.ی
وقتی برنامه ریزی میکنی یه کاریو انجام بدی نمیذاره.
وقی تصمیم میگیری از حالا عوض شی و دیگه فلان کارو نکنی، نمیذاره.
وقتی شروع میکنی به اجرای یه برنامه مفید تو زندگیت،در اولین فرصت می...ه توش.
وقتی مثل همیشه ولو و تلو و بی مصرفی آروم ، با احترام خم میشه و دستاتو میبوسه.
کسی میدونه درمان این بیماری (در واقع مرض) چیه؟قرصی ،شربتی، آمپولی، چیزی نداره؟

!!!

نامه سرلشکر به امام زمان را اینجا بخوانید

پاسخ امام زمان به سرلشکر فیروز‏آبادی

من که بیایم، همه‏ی القاب از بین می‏روند و تو حسن خواهی شد.
از ماشین و موتور و چرخ که طلسمیاتند چیزی نخواهد ماند، جز دوپای انسان و چهارپای حیوان و مرکبمان همانا اسب خواهد بود و سربازان در پی مرکبم دوان. حسن با این شکم و شکمبه چند گام همراه خواهی بود؟
به خاطرنامه‏ات به بارگاه الهی احضار شدم. اوست که حاضر و ناظر است و تو القاب او را به من داده‏بودی! تو سرلشکری؟ حداقل باید سلسله مراتب را بدانی.
مهدی‏جان، مهدی‏جانی که راه انداخته‏ای جریانش چیست؟ مگر تو به خامنه‏ای می‏گویی علی‏جون و به خمینی می‏گفتی روحی جون؟ نوبت که به من رسید چای نخورده شدیم پسرخاله؟
حسن! برو جانم، برو از همانجایی که تا حالا خورده‏ای بخور چون به نظر می‏رسد خوب می‏دهند و زیاد می‏دهند و چرب می‏دهند. تو به درد همان علی ناقص می‏خوری و او به درد تو و محمود.
خواسته‏ای اگر آمدم و مرده بودی زنده‏ات کنم! همین مانده با آن هیکلت، لخت مادرزاد هم بدوی دنبال مرکب ما. حسن کاش خداوند به جای اینهمه درجه به تو کمی عقل می‏داد.

مهدی- بنده‏ای از بندگان خدا

بازی

عالیجناب هایپ منو به یه بازی(!!!) دعوت کرده که بلاگ های که قدیم ندیما میخوندم و میخونم و دوسشون دارم رو بگم.البته الان بلاگ های زیادی رو دوست دارم و میخونم اما اینایی که نام خواهم برد رو از قدیم ندیما تا الان مشتریشون بودم و هستم .یه سری هم هستند که یا حذف شدن یا من گمشون کردم که هیچی... 
تب ۴۰ درجه - توکای مقدس - از پشت یک سوم

منم همه اونایی که توی لینک دوستام هستند و اینجا رو میخونن رو دعوت میکنم وبلاگ هایی که از قدیم میخوندن و هنوط دوسشون دارن رو معرفی کنن...

جنگ جنگ تا پیروزی...

ظاهرا زحمت ما افتاد گردن برادران اسراییلی...